شهدا سال 65 -زندگینامه شهید سعید مافی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد مافي »
کوچههای پر از عشق و صفای نیریز هنوز خاطره کودک زیبای خود را که در تاریخ ۱۳۴۳/۹/۱۱، میان خانوادهای علاقهمند به مکتب نورانی تشیع قدم به عرصه هستی نهاد را فراموش نمیکند. دویدنها، جستوخیز کودکانه او و مهربانیاش با کودکان همبازی که او را که بانام قشنگ سعید صدا میکردند همچنان در یادها و خاطرهها زنده است. آن زمان که کیف و کتاب به دست گرفت و دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی نیریز آغاز کرد و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد مافي »
کوچههای پر از عشق و صفای نیریز هنوز خاطره کودک زیبای خود را که در تاریخ ۱۳۴۳/۹/۱۱، میان خانوادهای علاقهمند به مکتب نورانی تشیع قدم به عرصه هستی نهاد را فراموش نمیکند. دویدنها، جستوخیز کودکانه او و مهربانیاش با کودکان همبازی که او را که بانام قشنگ سعید صدا میکردند همچنان در یادها و خاطرهها زنده است. آن زمان که کیف و کتاب به دست گرفت و دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی نیریز آغاز کرد و...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید محمد علی اشتیاقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد علي اشتياقي »
حکایت از رادمردی است که در سال 1339 در روستای مشکان در خانوادهای مذهبی و متدین و روحانیزاده، دیده به جهان گشود. مردی که در آیندهای نه چندان دور، سوختن، آب شدن و روشنایی بخشیدن را همچون شمع، سیره خود ساخت و ردای معلمی را به تن کرد. برای آماده شدن و پذیرفتن چنین مسئولیتی، دوره ابتدائی را در مدرسه ششم بهمن روستای مشکان سپری نمود. سپس به همراه 4 تن از همکلاسهایش، برای ادامه تحصیل به نیریز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد علي اشتياقي »
حکایت از رادمردی است که در سال 1339 در روستای مشکان در خانوادهای مذهبی و متدین و روحانیزاده، دیده به جهان گشود. مردی که در آیندهای نه چندان دور، سوختن، آب شدن و روشنایی بخشیدن را همچون شمع، سیره خود ساخت و ردای معلمی را به تن کرد. برای آماده شدن و پذیرفتن چنین مسئولیتی، دوره ابتدائی را در مدرسه ششم بهمن روستای مشکان سپری نمود. سپس به همراه 4 تن از همکلاسهایش، برای ادامه تحصیل به نیریز...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید عباس مرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد عباس مرادي »
آنگاهکه حسین (ع) در علقمه دستهای برادر را از زمین برمیداشت و بر صورت و چشم میمالید، از عشق او به عباس حکایت میکرد و با آن کار از آیندگان میخواست تا یاد و نام عباس او را زنده نگهدارند. دهم مردادماه سال ۱۳۴۱، در گرمای سوزان تابستان میان خانوادهای متدین در شهر نیریز، وقتی کودکی چشم به جهان گشود، بیاختیار پدر به یاد عباس بن علی (ع) و لبهای تشنه او، لبهای کودکش را بوسید و او...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد عباس مرادي »
آنگاهکه حسین (ع) در علقمه دستهای برادر را از زمین برمیداشت و بر صورت و چشم میمالید، از عشق او به عباس حکایت میکرد و با آن کار از آیندگان میخواست تا یاد و نام عباس او را زنده نگهدارند. دهم مردادماه سال ۱۳۴۱، در گرمای سوزان تابستان میان خانوادهای متدین در شهر نیریز، وقتی کودکی چشم به جهان گشود، بیاختیار پدر به یاد عباس بن علی (ع) و لبهای تشنه او، لبهای کودکش را بوسید و او...
زندگینامه شهید بهرام زردشت
دانشنامه دفاع مقدس »
بهرام زردشت فرزند امانالله، در تاریخ10/10/1342 در شهرستان نیریز در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. سرمای سخت زمستان و گرمای طاقت فرسای تابستان را یکی پس از دیگری پشت سرگذاشته و راهی مدرسه شد. هوش سرشارش اورا از همان کودکی زبانزد خاص و عام کرده بود و همواره از سوی اولیای مدرسه مورد تشویق قرار میگرفت. ابتدایی را در دبستان ششم بهمن شهرستان نیریز، دوره راهنمائی را در مدرسه آپادانا، با نمرات بسیار خوب،بپایان برد. با انتخاب رشته...
دانشنامه دفاع مقدس »
بهرام زردشت فرزند امانالله، در تاریخ10/10/1342 در شهرستان نیریز در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. سرمای سخت زمستان و گرمای طاقت فرسای تابستان را یکی پس از دیگری پشت سرگذاشته و راهی مدرسه شد. هوش سرشارش اورا از همان کودکی زبانزد خاص و عام کرده بود و همواره از سوی اولیای مدرسه مورد تشویق قرار میگرفت. ابتدایی را در دبستان ششم بهمن شهرستان نیریز، دوره راهنمائی را در مدرسه آپادانا، با نمرات بسیار خوب،بپایان برد. با انتخاب رشته...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمدرضا یعقوب پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
سینهاش محرم اسرار دوست بود و جایگاه عشق. محمدرضا، بیست و یکم فروردینماه سال ۱۳۳۸ میان خانوادهای مذهبی و معتقد به اسلام در شهرستان نیریز چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده سپری کرد و برای آموختن فنون زندگی و آداب اجتماعی راهی مدرسه شد. دوره ابتدایی را در دبستان بختگان و راهنمایی را در مدرسه حبیبالله بهرامی با موفقیت پشت سر نهاد. پس از مدتی به استخدام شهربانی کشور درآمد، ولی به دلایلی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
سینهاش محرم اسرار دوست بود و جایگاه عشق. محمدرضا، بیست و یکم فروردینماه سال ۱۳۳۸ میان خانوادهای مذهبی و معتقد به اسلام در شهرستان نیریز چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده سپری کرد و برای آموختن فنون زندگی و آداب اجتماعی راهی مدرسه شد. دوره ابتدایی را در دبستان بختگان و راهنمایی را در مدرسه حبیبالله بهرامی با موفقیت پشت سر نهاد. پس از مدتی به استخدام شهربانی کشور درآمد، ولی به دلایلی...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید سید امیر موسوی خالص
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سيد امير موسوي خالص »
در این روایت، عنان قلم را به دست عشق میسپاریم تا حدیث عاشقی را بر لوح بنگارد که در فراغ معشوق سروجان را به یک باره تقدیم آستان حضرتش کرد. از سید امیر میگوییم که در تاریخ ۱۳۴۳/۳/۸ در شهرستان فسا، میان خانوادهای مذهبی و مؤمن از سلسله معزز سادات چشم به جهان گشود. دوره ابتدایی را در مدرسه عشایری ریز آب در دبستان شهید سید کرامت الله موسوی و دوره راهنمایی را در مدرسه ارشاد (کارگاه) با موفقیت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سيد امير موسوي خالص »
در این روایت، عنان قلم را به دست عشق میسپاریم تا حدیث عاشقی را بر لوح بنگارد که در فراغ معشوق سروجان را به یک باره تقدیم آستان حضرتش کرد. از سید امیر میگوییم که در تاریخ ۱۳۴۳/۳/۸ در شهرستان فسا، میان خانوادهای مذهبی و مؤمن از سلسله معزز سادات چشم به جهان گشود. دوره ابتدایی را در مدرسه عشایری ریز آب در دبستان شهید سید کرامت الله موسوی و دوره راهنمایی را در مدرسه ارشاد (کارگاه) با موفقیت...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید قاسم صالح
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد قاسم صالح »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنین پرنده شدند و ز دسترس رفتند یک گلدان شمعدانی، یک جانماز تبرک شده و مهری که جای پیشانی تو روی آن بود هنوز توی خانه است؛ هرروز شمعدانی را آب میدهم، جانماز را پهن میکنم و پیشانیم را جای پیشانی تو، روی مهری که خاکش، خاک کربلاست میگذارم ولی نمیتوانم مثل تو باشم، از نماز تا شهادت که میگویند کوتاه است، تو خوب راهت را پیدا کردی. راهیافته شهید، قاسم صالح...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد قاسم صالح »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنین پرنده شدند و ز دسترس رفتند یک گلدان شمعدانی، یک جانماز تبرک شده و مهری که جای پیشانی تو روی آن بود هنوز توی خانه است؛ هرروز شمعدانی را آب میدهم، جانماز را پهن میکنم و پیشانیم را جای پیشانی تو، روی مهری که خاکش، خاک کربلاست میگذارم ولی نمیتوانم مثل تو باشم، از نماز تا شهادت که میگویند کوتاه است، تو خوب راهت را پیدا کردی. راهیافته شهید، قاسم صالح...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمود جوکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمود جوکار »
محمود سال 1351 میان خانوادهای متدین و مذهبی در شهر آباده طشک نیریز، قدم به باغ سبز زندگانی نهاد و همراه غنچههای دیگر رشد و شکوفا شد. تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت و دوره راهنمائی را در مدرسه ابنسینا سپری کرد. به دلیل پیری و ناتوانی پدر مجبور به ترک تحصیل شد و برای تأمین معاش زندگی به کارگری پرداخت. تجاوز دشمن به خاک ایران اسلامی را برنتافت و برای مبارزه با دشمن اعلام آمادگی برای اعزام...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمود جوکار »
محمود سال 1351 میان خانوادهای متدین و مذهبی در شهر آباده طشک نیریز، قدم به باغ سبز زندگانی نهاد و همراه غنچههای دیگر رشد و شکوفا شد. تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت و دوره راهنمائی را در مدرسه ابنسینا سپری کرد. به دلیل پیری و ناتوانی پدر مجبور به ترک تحصیل شد و برای تأمین معاش زندگی به کارگری پرداخت. تجاوز دشمن به خاک ایران اسلامی را برنتافت و برای مبارزه با دشمن اعلام آمادگی برای اعزام...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمدرضا مستوری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد محمدرضا مستوري »
محمدرضا لالهای بود که در سرزمین اسلامیمان شکفت و خون پاک و مطهرش، پهندشت وسیع و گلگون جبهههای نور، در شرق دجله را عطرآگین ساخت. هم او که در شب بیستم شهریورماه ۱۳۴۶ در شهرستان استهبان پا به عرصه وجود نهاد. کودکی را در دامن خانوادهای مهربان و در محیطی که عشق و علاقه به قرآن در آن بروز و ظهور یافته بود، پرورش یافت. قبل از آنکه راهی دبستان شود، به همراه خانواده خود، بار مهاجرت را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد محمدرضا مستوري »
محمدرضا لالهای بود که در سرزمین اسلامیمان شکفت و خون پاک و مطهرش، پهندشت وسیع و گلگون جبهههای نور، در شرق دجله را عطرآگین ساخت. هم او که در شب بیستم شهریورماه ۱۳۴۶ در شهرستان استهبان پا به عرصه وجود نهاد. کودکی را در دامن خانوادهای مهربان و در محیطی که عشق و علاقه به قرآن در آن بروز و ظهور یافته بود، پرورش یافت. قبل از آنکه راهی دبستان شود، به همراه خانواده خود، بار مهاجرت را...
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید مسعود منزه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد مسعود منزه »
مسعود در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۰ بهعنوان هدیه الهی به خانواده متدین منزه در شهرستان نیریز، در کنار سفره هفتسین با اولین نگاه معصومانه خود لبخند شادی را بر لبهای مادر نشاند. با گذراندن دوران کودکی لباس دبستانی به تن کرد و دوره دبستان را در مدرسه امیرکبیر داراب به اتمام رساند. سیزدهمین بهار عمر را پشت سر گذاشته بود که از نعمت حمایتها و مهربانیهای پدر محروم و با فداکاری بیدریغ مادر راه زندگی را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد مسعود منزه »
مسعود در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۰ بهعنوان هدیه الهی به خانواده متدین منزه در شهرستان نیریز، در کنار سفره هفتسین با اولین نگاه معصومانه خود لبخند شادی را بر لبهای مادر نشاند. با گذراندن دوران کودکی لباس دبستانی به تن کرد و دوره دبستان را در مدرسه امیرکبیر داراب به اتمام رساند. سیزدهمین بهار عمر را پشت سر گذاشته بود که از نعمت حمایتها و مهربانیهای پدر محروم و با فداکاری بیدریغ مادر راه زندگی را...